نقد و بررسی انیمه کمدی گینتاما Gintama
انیمه های کمدی زیادی وجود دارن، با این حال، یه سریال از تمام قراردادها و خط قرمزهای کمدی سرپیچی کرده و به یکی از بهترین سریال های کمدی تمام دوران تبدیل شده. این انیمه با ترکیب عناصری از برخی از بهترین کمدی های شرق و غرب، رگه ای آنارشیک داره که در برخی مواقع بیشتر یادآور مونتی پایتون، سیمپسون ها و Family Guy ـه. راه رو برای سلطان کمدی باز کنید، گینتاما!
معرفی و درآمدی بر داستان انیمه Gintama گینتاما
مفهوم سیت کام سامورایی برای انیمه و مانگا تازگی نداره، با این حال تا زمان پخش سریال اقتباسی از روی مانگای هیده آکی سوراچی (گوریل) در سال 2003 بود که هر کسی واقعاً به پتانسیل این نوع داستان پی برد. تو یه اِدو (توکیوی قدیم) شبه تاریخی، ژاپن (و احتمالاً بقیه جهان)، توسط یه سری نژاد بیگانه به نام آمانتو فتح شده. قوی ترین جنگجویان این کشور یعنی سامورایی ها نمی تونستن با فناوری بیگانگان برابری کنن و در تلاش برای جلوگیری از شورش سامورایی ها، قدرت های بزرگ و حاکم، انسان ها رو از حمل شمشیر در ملاء عام منع کردن.
تو این دنیا یه سامورایی اسبق با موهای نقره ای زندگی می کنه که یه شرکت به نام یوروزویا (یا هزاران کاره) رو تو آپارتمان اجاره ای طبقه دوم خودش اداره می کنه. اون هر کاری برای مردم انجام می ده تا اجاره خونه خودش رو بپردازه و بتونه میلک شیک محبوبش و هفتهنامه محبوب شونن جامپش رو بخره؛ اون ساکاتا گینتوکیـه و سرنوشت اون و یاراش اینه که شما رو از خنده رودهبر کنن.
تحلیل طنز در Gintama
اینکه بگیم داستان کمی الابختکیه، احتمالاً اونو دست کم گرفتیم، با این حال گینتاما اگه تو رویکردش ثابت نباشه، چیز خاصی نیست. داستان اصلی مربوط به گینتوکی و دوستاش، شیمورا شینپاچی (یه نوجوون عینکی فوقالعاده معمولی بدون ویژگی های خاص واقعی) و کاگورا (یه دختر بچه از نژاد یاتو با قدرتی عظیم و گفتاری عجیب) که روزهای خودشون رو با انجام کارهای عجیب و غریب میگذرونن. با مردم وارد مشاجره میشن، کارشون به دعوا با شینسنگومی (نوعی پلیس) میکشه، میلک شیک توت فرنگی (یا یه طعم دیگه، بسته به خلق و خوی گینتوکی) میخورن و گاهی تلاش کوچیکی برای تبدیل دنیا به جایی بهتر دارن و همه این ها واقعاً به همون اندازه جدیه که خیلی از اپیزودها هستن. این رویکرد رندوم و تصادفی به داستان معیاری هدفمند می ده که به طور عجیبی خیلی خوب عمل می کنه و دلیلش هم اینه که گینتاما یه سریال کمدیه. آرک های داستانی زیادی وجود داره که در طول این نمایش رخ می ده و حتی ممکنه حاوی محتوای جدی یا دراماتیک باشه اما Gintama هرگز تو اعماق دریای دراماتیکش هم، حس سرگرمی و کمدی خودش رو از دست نمی ده. در واقع، کمدی نقطه قوت واقعی این سریاله، نه صرفاً در سبک و اجرای اون، بلکه در محتوای نمایش. برای اینکه باور کنین، باید خودتون انیمه رو ببینین (مثلاً در قسمتی که این چند تا دیوونه اونقدر جدی با توپ نئو آرمسترانگ سایکلون جت آرمسترانگ شوخی می کنن). این انیمه در حالی که مملو از پارودیه، طنز رو همیشه شامل میشه. پس شاید برای انیمه بین ها به شدت خندهدار تر باشه.
قدرت اصلی گینتاما، تبدیل کاه به کوه
با این اوصاف، گیناتاما یه جنبه داره که از نظر داستان و محتوای کمدی از همه بیشتر تو چشم میاد و اون هم تواناییش در تبدیل چیزهای به ظاهر معمولی به یه چیزی کاملاً متفاوت و مسخرهست و این کارو تا سر حد جنون انجام میده. این دلیل اصلی اینه که چرا گینتاما رو می شه به جای یه تقلید تمسخرآمیز به عنوان یه کمدی در نظر گرفت، زیرا این جنبه بیش از هر چیز با نمایش هایی مانند Blackadder و Monty Python مشترکه. مواقع زیادی هم وجود داره که سریال با برداشت حیله گرانه و آنارشیک خودش از اتفاقات به ظاهر عادی مثل حضور در توالت عمومی و تموم شدن دستمال کاغذی بیننده رو غافلگیر می کنه.
انیمه Gintama در یک کلمه خلاصه میشود: کمدی
البته این انیمه نکات منفی هم دارد. اگرچه این سریال از نظر کمدی فوق العاده قدرتمنده (از نظر من بیشتر از هر کمدی دیگهای)، اما گاهی اوقات زمانی که اتفاقات در مسیری جدی قرار می گیرن، فاقد اون ریتم کمدی می شن که البته این ممکنه به دلیل واکنش تماشاگر باشه، چون وقتی از 25 دقیقه نمایش هر قسمت مجبوری که 20 دقیقه رو ریسه بری از خنده، طبیعیه که به طور خودکار فکر کنی که قراره تو لحظهی بعدی هم یه اتفاق خندهدار رخ بده؛ اما بخشی از اون هم از این واقعیت ناشی می شه که کمدی این اثر گاهی اوقات بیش از حد شدیده. گفتن این موضوع طعنه آمیزه، اما بزرگترین نقطه قوت گینتاما ممکنه بزرگترین نقطه ضعفش هم باشه.
بررسی آرت و جوانب بصری انیمه گینتاما Gintama
آرت گینتاما طبق استاندارد هر انیمه طولانی مدت شونن، در کل خیلی خوبه. شخصیت ها حس فردیت بصری رو منتقل می کنن (شاید بپرسین فردیت بصری چیه؟ از نقطه نظر خود گینتوکی به عنوان تحلیلگر مسائل انیمه، اگه شخص رو کاملاً با رنگ سیاه کنی هم باید قابل شناسایی باشه، این یعنی فردیت بصری) که گاهی فراتر از سایر انیمه های شونن به نظر میاد، اگرچه این کار با درجه کمی از کلی گرایی که اجازه می ده طنز شکوفا شه، تعدیل می شه. رنگ پردازی نمایش فوق العاده پررنگ و البته یکدسته، در حالی که پس زمینه ها و طرح های مجموعه، هارمونی بین فناوری بیگانگان و خود ادو رو برجسته می کنن. این انیمیشن به خودی خود از استاندارد بسیار بالایی برخورداره، در واقع تا حدی که برخی از شوخی های بصری فقط روی این انیمه جواب می دن.
بررسی سبک کمدی انیمه Gintama
نکات مهم جلوه های بصری، تقلیدهای بی شمار و خوش ساخت بودن نمایشه. موارد زیادی وجود داره که سبک، انیمیشن، حتی طراحی کاراکتر، تغییر می کنه تا طنز رو قوی تر کنه، گاهی اوقات در یک چشم به هم زدن این اتفاقات رخ می ده و گاهی اوقات برای بخشی چند دقیقه ای از یه سری قسمت مشخص رو شامل میشه. این سریال همچنین با تمام مفاهیم و مضامین موجود بازی می کنه و از هیچ چیزی برای خندوندن شما دریغ نمی کنه؛ تأکید می کنم از هیچ چیز! تقریباً غیرممکنه که انیمه دیگه ای رو پیدا کنین که نه تنها چیزهایی شبیه به مضامین موجود تو گینتاما رو ذکر کنه، بلکه بخواد اون مضامینِ بعضاً ناجور رو به صورت جدی تحلیل هم بکنه. این یه نمایشه؛ درسته که گاهی نمیشه اون رو با خانواده دید اما فقط از نظر طنز به اون مضامین پرداخته می شه و اصلاً نمیشه ساختار انیمه رو منحرفانه دونست.
بررسی شخصیت های انیمه Gintama
بخش اعظم طنز و کمدی از خود شخصیت ها ناشی می شه؛ مهم نیست که چقدر فیلمنامه خوبه، شخصیت های این انیمه که از نظر کمدی واقعاً نخبه هستن و تعدادشون هم کم نیست، می تونن با روحیه ای که گاهی شگفت انگیزه، تمام جوانب دیگه نمایش رو تو طنز خودشون حل کنن و نمایشی که اجرا می کنن به حدی خوبه که می شه باور کرد صداپیشه هرکدوم از شخصیت ها از 5 سالگیشون استندآپ کمدین حرفه ای بودن. احتمالاً بهترین نمونه این مورد، کوگیمیا ریه (صداپیشه کاگورا) هست که سال ها در نقش های مختلف سوندره جا افتاده؛ بازی اون در نقش کاگورا واقعاً بینظیره، به خصوص از نظر کمدی، و مانند بقیه صداپیشه ها اون نه تنها موفق شده یه شخصیت ثابت رو برای مدت طولانی حفظ کنه، بلکه در واقع با زمان بندی خاص و ارائه مدام این نقش ماهرتر هم شده؛ یعنی اصل نانوشته کار طنز (که هر چی جلوتر بریم خندهدار تره) در مورد این انیمه صادقه.
صادقانه بگم، هیچ دلیل واقعی ای برای برجسته کردن شخصیت ها وجود نداره و این واقعیت که اونا خودشون نمادین، اورجینال و به یاد ماندنی هستن، احتمالاً بزرگترین برگ برنده گینتاما ست. گینتوکی (قهرمان اصلی، یه جوون بیخیال و خودمحور که هر وقت خودش بخواد دست به کار می شه)، شینپاچی (یه چیزی تو مایههای سیامک انصاری فیلمای مدیری)، کاگورا (نمی خوام به شخصیتش فکر کنم)، اعضای شینسنگومی (یکی از یکی خاص تر و دیوونه تر) و بقیه شخصیت ها (زورا نیستم کاتسورا، الیزابت، هاسهگاوا و خیلیای دیگه که تو هر سریال طنزی میتونن نقش اصلی باشن) اعم از فضایی و غیره، که تو این نمایش به عنوان نقش مکمل ظاهر می شن و هر کدومشون میتونن شما رو از خنده تا دم مرگ ببرن. بسیاری از کمدی های نمایش به شخصیت ها وابسته هستن و دلیل اون اینه که سریال اینقدر در سرگرم کردن مخاطب خوبه که به طور کلی هر نقص قابل توجهی بخشیده یا نادیده گرفته می شه و دلیل نمرههای بالای 9 این انیمه در اغلب فصل هاش هم همینه.
کلام آخر
این سریال رو به همه پیشنهاد نمی کنم، در درجه اول به انیمه بین هایی که هنوز این سریال رو ندیدن پیشنهادش می کنم و در درجه دوم به کسایی که ذهن فوق العاده باز و تطبیق پذیری دارن، توصیه می کنم که ببیننش… بقیه هم که نصف عمرشون بر فناست چون این بهترین کمدی تمام دورانه. علاقمندان می تونن جهت دانلود انیمه Gintama با زیرنویس فارسی اختصاصی و تماشای تمام فصل های اون که همگی در صدر بهترین انیمه های تاریخن به سایت انیمه لیست، مرجع دانلود فیلم و سریال مراجعه کنن و معنای واقعی خنده رو درک کنن.